شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي) در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز ميلاد امام حسين(ع) در تهران بدنيا آمد. وي پس از گذراندن دوران دبستان در دبيرستان «مروي» ادامه تحصيل داد و با اخذ ديپلم در سال 54 در دانشگاه اروميه در رشته دامپروري پذيرفته شد اما پس از چندي به دليل فعاليت هاي مذهبي و مبارزاتي از دانشگاه اخراج شده و در سال 56 به خدمت سربازي اعزام مي شود و سرانجام با فرمان حضرت امام(ره) مبني بر فرار سربازان از پادگان ها، سربازي را ترك مي كند.
وي كه با پيروزي انقلاب اسلامي وارد فعاليت هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي از جمله خبرنگاري مي شود در سال 59 با شروع جنگ تحميلي راهي جبهه هاي جنوب شده و در بدو ورود به اهواز «واحد اطلاعات عمليات رزمي» را براي دستيابي دقيق از موقعيت دشمن راه اندازي مي كند كه اين آغازي براي راه اندازي اين واحد در ستاد عمليات جنوب مي شود.
نحوه شهادت:
پس از عمليات رمضان در شهريور ماه 1361 كه مقارن با ايام حج بود، در پاسخ به پيشنهاد يكي از دوستانش جهت عزيمت به سفر حج گفته بود: هنوز كه كار جنگ تمام نشده و دشمن بعثي در خاك ماست، بروم به خدا چه بگويم؟ وقتي ميروم كه حرفي براي گفتن داشته باشم. چند ماه پس از اين صحبت در نهم بهمن ماه 1361 در طليعه ايام مبارك دهه فجر در حالي كه تعدادي از همرزمان و همسنگرانش به ديدار حضرت امام خميني(ره) شتافته بودند، او براي شناسايي و آمادهسازي عمليات والفجر مقدماتي به همراه تعدادي از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فكه) در سنگر ديدهباني مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثي قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهيدان مجيد بقايي، وزوائي و ... به لقاءالله شتافت. آخرين كلامي كه از اين شهيد بزرگوار شنيده شد پس از ذكر شهادتين، نام مبارك امام شهيدان، حسين(ع) بود. شهيد باقري در همه مدت حضورش در جبهههاي جنگ تنها يكبار، آن هم به مدت پنج روز براي ازدواج، از جنگ جدا شد و به جهت عشق به حضرت امام زمان(عج) نام نرگس را براي تنها فرزندش برگزيد
نظرات شما عزیزان: